« هوالرئوف »
در نوسان ِ تکراری روزها
شامگاه شوم فاصله را
به جستجوی ستاره ای می گذرانم
که مرهمی برتاریکی باشد
و روزها
صراحت آبی آسمان را
بی تو زجر می کشم...
***
گم شده ام
در ازدحام زخمنده ی انزوا
در لبالب حادثه های جسور سیاه...
گم شده ام
در هجوم تازیانه ی تکرار
و روزهای نبودنت را
هزاردور ِتسیبح
استغفار می کنم...
و خیال خام تردید را
خُـ ــ ــ ـ ـرد...
با همین دعاهایی
که برکویر دستم
بوی سیب می پراکند...
و دانه های تسیبح
که سقوط را
به تاخیر می اندازد...
و آدینه های نارس را
در امتداد دوری ات
به التماس می نشینم...
در نوسان تکراری روزها...
__________________
هی ...نوشت1:دعاهایم را به سخاوت دست های تو می سپارم...
هی...نوشت2: أمّن یُجیب هایم را به گوش خدا برسان...
هی...نوشت3 : عرضی نیست...وقتی جواب عریضه ام تویی...