« هوالرئوف»
آرزوهایم را
بر دار آویختم
قالی قرمزی شد
زیرپای نیامدنت...
__________________
هی...نوشت1:دست به جای ترنج بریدن رسمی تازه نیست...
هی...نوشت 2:...
هی...نوشت 3: ممنون از دوستانی که این مدتی رو که نبودم به بلاگم سرزدن...
می نشینم بررهش چشم انتظــــــــــار...مثل یک سکـــــــوت خیس....آدینه وار...
|
« هوالرئوف» آرزوهایم را بر دار آویختم قالی قرمزی شد زیرپای نیامدنت... __________________ هی...نوشت1:دست به جای ترنج بریدن رسمی تازه نیست... هی...نوشت 2:... هی...نوشت 3: ممنون از دوستانی که این مدتی رو که نبودم به بلاگم سرزدن... |