«هوالرئوف»
خوشبختی اینجاست
دراز کشیده روی مبل
و مستند زندگی دیگران را می بیند
آنقدر که
هرچه شانه هایش را تکان می دهم
بازهم باید
چای بعد از ظهر را تنها بخورم...
_____________
هی...نوشت1 :...
هی...نوشت 2: ...
هی...نوشت 3: خدایا !...
می نشینم بررهش چشم انتظــــــــــار...مثل یک سکـــــــوت خیس....آدینه وار...
|
«هوالرئوف» خوشبختی اینجاست دراز کشیده روی مبل و مستند زندگی دیگران را می بیند آنقدر که هرچه شانه هایش را تکان می دهم بازهم باید چای بعد از ظهر را تنها بخورم... _____________ هی...نوشت1 :... هی...نوشت 2: ... هی...نوشت 3: خدایا !... |