« هوالرئوف »
گم شده ام
در برهوت جنجالی شب
آسمان را می کاوم
به جستجوی "ستاره ای "
که نشان از "سحر " دارد...
***
منتشر می شود هرروز
موج های شوم فاصله
در روزنامه ی عصرگاهی دلم...
می گریزم از
تلاطم تکرار
به "ساحل " مهربان انتظارت
و دوباره به دلم فرصت می دهم
به اندازه ی "سلامی"
که از چشمم
سرازیر می شود...
***
می نشانم بذر واژه را ،
باران را
وقف بارش می کنم
و "سبزی " غزل هایم را
نذر قبله گاه نامت
"سیصد و سیزده " بار متبرک می کنم...
دعا هایم را
به "سخاوت " دست های تو می سپارم...
ساعتم لبریز می شود
از دلهره ی تحویل !
هفت سین را چیده ام
و جای تو
کنار سفره چقــــــــــــــدر خالی ست...
___________
هی...نوشت 1: تا نیایی بهار بی معناست...
هی...نوشت2:اللهم عجل لولیک الفرج...
هی...نوشت 3:انشاالله تحویل سال رو جمکران دعاگوی دوستان هستم...