سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امتداد ِ زخم ِعلی...

« هوالرئوف »

شراره ی  کدام آتش است

داغی که بر دل داری ؟

از شعله های در...یا دامن ؟

که ابراهیم هم

تاب نمی تواند آورد !

غزل های ِ بی سرت را

ترانه های ِکبودت را

و دردی را

که در احساس تو می روید

و بر بالای ِ نیزه می شکفد

گوش هیچ چاهی

محرم نیست ؟!

چوبه ی محمل

بر کدام فرق ِشکافته خون می گرید ؟

ای امتداد ِزخم ِعلی !

خاکستر ِخیمه های ِسوخته

یا غبار ِاسارت است

که بر چهره ات نشسته ؟

کبوتر ِسوخته بالت

در خرابه آشیان کرد بانو ؟

***

به چله نشستی

درازدحام آتش و عطش...

و خدا اسماعیل هایت را

پذیرفت...

آتش دل

به دریای صبر فرو نشان...

و چهره به اشک بشوی..

چهل روز است

که غزلی بی سر

چشم به راه تو مانده است...

ای امتداد صبر علی!

بانو !

هی...نوشت 1: السلام علی الحسین...

هی...نوشت 2 : وعلی الزینب الصبور...

هی ...نوشت 3 : اللهم ارزقنا شفاعت الحسین یوم الورود...


چهارشنبه 91/10/13 6:49 عصربه قلم: سکوت خیس ™            نظر