سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تبّت یدا...

«هوالرئوف»

این جا

حرای هُرم و حرارت است

و تو

پیامبری مرسل ،

کوه ِ اندوه بر دوش

که رسالت داری

کربلا را ، منتشر کنی

مثل انتشار ِخونِ گلویِ شش ماهه

بر چشم سرخ شفق...

***

" تبّت یدا "

آنکه بر گلوگاه کبوتر

گل زخم نشاند...

 " تبّت یدا "

آنکه دست خدا را

جدا نمود...

" تبّت یدا "

آنکه خون خدا را ریخت

و کوثر را

کبود خواند...

***

این جا

حرای هرم و حرارت است

بخوان آیات صبوری را

که به زودی اجر داده می شوی

شاید در ضیافت شام....

شاید...کنج خرابه....

_____________________

هی...نوشت1:السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین

و علی اولاد الحسین . علی اصحاب الحسین...

هی...نوشت2:السلام علی قلب الزینب الصبور...

هی...نوشت 3: آین الطالب بدم المقتول بکربلا...

_______

التماس دعا


دوشنبه 92/8/20 6:59 عصربه قلم: سکوت خیس ™            نظر
سایه ی روشن...

« هوالرئوف»

روزها

در سایه ی زنی زندگی می کنم

که خیابان های ذهنم را

با یک جفت کفش اسپرت

سریع می گذرد...و آرام...

که مبادا

خواب ِ کوچه

از سر چشمان تنگش بپرد !

یا برق مغازه ای

خورشید نگاهش را بچیند!

.

.

.

به خانه که باز می گردد

بومی را

گوشه ی بام

بردستش دانه می دهد

بی آنکه خیال کند

شامش شوم می شود...

و شاعر ستاره ای می شود

که قبله ی تو را نشان می دهد...

  آمین را

به نگاه مستجاب مادر می سپارد...

 

__________

هی...نوشت 1:به مادرم می گویم:دعا کن قبله ام گم نشود...

هی...نوشت 2: ...

هی...نوشت 3: خدایاااا !...


دوشنبه 92/8/6 10:16 عصربه قلم: سکوت خیس ™            نظر
........