سلام
د راينکه :
پس از هر جرعه ، بگويم:
سپــــــــــــــــاســ... که گل گفتين و کي درش نيست ولي اينکه :
وقتي ناگزير
سر بايد کشيد
فنجان زندگي را
تلــــــــــــــخ...ياشيرين...
يه ذره بوي جبر مي ده تو گويي شاعره جوان و خوش ذوق و خوش انديش ما يادشان رفته کلمات بس جان دار شعر قبلشون که گفته بودن:
قطره اي مي چکيد
بر کاهگل ديوار
و گلويي مي شد تازه
از گندمي
که برقد ديوار رسته بود..
گندمي
که جامانده در ميان کاه...
درگندمزار...
زندگي بعضي اوقات سخت مي شه
ولي نبايد اجازه داد تلخ بشه :)
بايد از گندم خونه مادربزرگ ياد گرفت که در سخت ترين شرايط
زندگي به کامش تلخ نيست