چند تکه از توپريشان افتادته فنجاني که فالم را مي گرفت…مي گفت آرام نيستيو فردا هيچ نامه اي نخواهد آمد…من مرده ام … به نسيم خاطره اي ، گاهي تکاني مي خورم … همين