• وبلاگ : سكوت خيس
  • يادداشت : فصل پنجم ...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 35 عمومي
  • پارسي يار : 15 علاقه ، 1 نظر
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    خيلي زيبا و پر احساس بود...
    --------
    يه نقد کوچولو: توي فصل چهارم وقتي خورشيد ميره و زمستون مياد ..قاعدتا بايد پالتو رو از خواب تابستوني! بيدار کرد.. (اينجوري مفهوم و کنايه شعرت چندين برابر ميشه و همچنين لطيف تر...)
    يعني اينجوري بگيم:

    باد مي توفد

    آسمان شيهه مي کشد

    خورشيد

    پايش را

    از زندگي زمستان

    کنار کشيده است اما

    آنقدر سرد نيست

    که پالتوي خز دارم را

    از خواب تابستاني! بيدار کنم...

    پاسخ

    سلام...
    سپاس از دقت نظرتون...
    حق باشماست...اين خواب تابستانيه که متصل به خواب زمستاني شده! ولي چون کاربرد خواب زمستاني بيشتره از همين لفظ استفاده شده..
    ممنون از حضورتون بزرگوار...