«هوالرئوف»
بی تو در فصل چمن پاییز وپرپر گشته ام
همچومرغی درقفس،بی بال وبی پرگشته ام
بی تو من مانند شمعم ، بی قرار وزرد روی
شب نشین یاد تو ، تا صبح محشر گشته ام
بی تو مانند سه تاری ، دل غمینم ، پرنوا
همچو شعری ، میهمان کهنه دفتر گشته ام
بی تو مانند غروبم ، خالی از روح حیات
بی صفا چون باغ بی سرو و صنوبر گشته ام
بی تو مثل زورقی ، در چنگ طوفان بلا
راهی دریای هجر ، از شوق دلبر گشته ام
بی تو روزم تیره چون روی شب است
همچو قابی ، خسته از نقش مکرر گشته ام
رفتنم را از چمن ،بشنو ولی باور نکن
هرکجایی رفته ام ،با جان ودل برگشته ام
شعرنوشت: بیت آخرو به عبارتی بیت الغزل این شعر،از اشعار برادر بزرگوار جناب مهاجر است...