پيام
حرف هاي تنهاي
90/9/21
سكوت خيس
بغض بود و اشک وعطش...وانتظارخيمه ها...وشرم ومشک وعطش...
سكوت خيس
بغض بود و اشک وآتش ودود...وانتظار خيمه ها...وخيمه اي بدون عمود...
به سوي نور
و درد دل طفلي كه در انتظار بابايش مي گريست و مي گفت عمه بابايم كجاست، و سرانجام در خرابه اي بابايش آمد، اما چگونه؟!
سكوت خيس
:(((
حرف هاي تنهاي
يا حسين(ع).