• وبلاگ : سكوت خيس
  • يادداشت : فصل ِسرد...
  • نظرات : 6 خصوصي ، 43 عمومي
  • پارسي يار : 13 علاقه ، 7 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    سلامر شاعره نيک انديش و خوش ذوق پارسي بلاگ

    شعرتون بسيار زيبا بود البته نظر تفصيلي مان را سر فرصت مرقوم مي نماييم:))

    فقط اين نکته رو اشاره کنم که در کوهستانهاي ما گلي است بنام * بي منت از بارون* اين گل پاييز بيرون مياد شبيه زعفران منتهي قبل از باران و وقتي که زمين خشک هست يرون مياد و به انتظار باران نمي مونه به همين خاطر بي منت از باران نام داره گل حسرت شعر شما ما رو به ياد اون گل انداخت :) وفاقد اعتبار ديگري است! البته ممکنه در نظر نقد آينده ما بکار بياد!:)

    پاسخ

    سلام بربرادرحقوقدان پارسي بلاگ...
    بله اين گل رو با اين توصيفات، بنده هم به کرات ديدم اما با اين تفاوت که ما به اسم "گل حسرت" مي شناسيمش و وجه تسميه اش هم اينه که به حسرت ديدن بهار بيرون مياد اما دير...
    البته وجوه تسميه ي ديگري هم داره که بعلت ضيق وقت بهش اشاره نمي کنم:)