نخ ِ بادبادک ِ من به دست س.ک؟ چي گفتي؟ هان؟هان؟
جرات داري يه بار ديگه بوگو....
س. ک که سهله اگه لام ميم نون واو جيم چ عينم بود نخ ِ بادبادکمو عمرا بشون ميدادم...توجه نُمودي چي گفتم يا نه؟
راستي همين لوگوتو ميگفتم زيباتره...(آيکن تحول و حرکت به سوي آرامش ولو براي لحظه اي کوتاه) هرچند لوگوي اوليت رو دوست تر ميدارم...چون خاطره زياد باش دارم(آيکن تحت تاثير قرار دادن سکوت)...ياد ايامي مي افتادم که يک آشناي دور بودم....ناگهان چقدر زود دير ميشود....هيععع...
....(آيکن بازگشت به حالت اوليه براي فراموش نکردن اصل مطلب)