درستش کردم...قابل رويت شد..(پست آن روزها)....
بعدشم از کم سعادتيتونه...وقتي تشريف مياريد من نيستم....قدر اين لحظاتي رو که ميتونم باشم بدون...ديگه گيرت نومويادا ...گفته باشم...اي روزها منتظرم باش...شايد تشريف آوردم...
دوباره پلک دلم مي پرد نشانه چيست....
به دلم افتاده مي آيي...
مثل هميشه خواب در اعماق چاه و باز
سنگي شکست سجده پيشاني مرا.....
تعبير خواب ديشب من قعر چاه بود
بيدار کن برادر کنعاني مرا
سلام آبجي سکوت عزيز...
زيبا مث هميشه:)
باسلام خدمت دوست عزيز پيشاپيش عيد سعيد غدير خم را بشما تبريک ميگويم
و شرمنده که تا امروز نتونستم به وبلاگ شما سر بزنم موفق باشيد و التماس دعا منتظر حضور شما در وبلاگم هستم
نوترين پيرهنم را مي پوشم
وچه اندازه !...به من مي آيد...!
آبي ترين پيرهنم
چقـــــــــدر آسماني است
و پنجره ها
تا نا خودآگاه يک احساس خوب
باز مي شوند...
سلام بسيار زيبا و عرفاني
انشاء الله عطر خنک چادر نمازتان پايدار و رنگ ابي آبي تر و آسمان تر
پنجره باز
با يه احساس خوب
و يک نفر خوابتان را خير تعبير کند
حس شعرتون بسيار عالي بود