سلام دوست خوبم
قلم زيبايي داري و بسيار دلنشين مينويسي ايشالا هميشه برقرار باشي
به من هم سر بزن البته قبلا يه جاي ديگه به من سر ميزدي و منو از نظرات خوبت بهره مند ميکردي ولي من به دلايلي مجبور شدم اسباب کشي کنم و بيام به اين آدرس جديد !
منتظرتون هستم
در صورت امکان منو لينک کنيد . ممنون
خدا نگهدار
سلام
داستان واقعي؛ نسيم و صبا !
آپم و منتظر حضورت...
3 قسمت قبل داخل آرشيو خرداد90
وقتي سکوتم خيس خورده و رسوبش گلويم را سنگين کرده.....راه نفس کشيدن را هم گم کرده ام چه برسد به حرف ها و واژه ها .............نميدانم اميدي هست؟.....نميدانم گم شده ام....بين سکوت هاي پيچ در پيچم گم شده ام..........کمک.....
سلام...خيلي خوشحالم كه خبرم كردي...
اينبار نوشته ات بدجور تر از قبل چسبيد بهم...
دليلشم خودت تا حدودي ميدوني ديگه...
دل من هم نماز باران ميخواند...
به اميد ظهور...يا حسين.
وآسمان شب
دلتنگيش را سکوت کرد
....
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام خواهرجان
عالي مثل هميشه..كاش قلم من هم گر گرفته بود! :) افتخار ميدين يه دوره كلاس ادبيات براي ما بذارين قلم ما هم زيبا بشه؟ :)
قلم گرگرفته روبيشتراز قلم يخ زده دوست دارم.حس ميکنم زندگي راکدميشه وقتي قلمم يخ ميزنه:(
از گوشه ايوان آويزان شده است
به خون بادبادکي آلوده ست
که در يک روز طوفاني...