سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دل قَسم ها یم شـ ـکـ سـ ــ ـتــه است...

« هوالرئوف »

قَسم خورده بودم

که از فردا بگویم...

ودر کوچه ی تنگ دیروز قدم نزنم

و تمام فعل هارا

مستقَبل صرف کنم

و اگر کسی

فنجانی از دیروز تعارف کرد

بگویم : صرف شده.........ممنون !

***

قسم خورده بودم

که تقویم  ِعمرم را...

باقی مانده ی عمرم را

پــُــــــــــــر از فردا کنم....

و عمر  ِتقو یمم را

تمــــــــــــــــــــــــدیـــــــد...

***

قسم خورده بودم

که زندگی ِ امروزم را با فردا گره بزنم...

و با امروز  ِزندگی ام ، کلامی از دیروز نگویم...

قسم خورده بودم

اما...

همیشه خاطره ها سرزده می آیند

و به دنبال آن ، حسرت ها...

خاطره ی کوچه باران زاد...

و حسرت نیامدن عابری

که عاشق باران بود

گرچه سهمش را گرفت ؛

نمناکی...در حوالی چشمی...

***

دل قسم هایم شـ ــ ـکـ ـسـ ـت :(...

حالا من مانده ام که چگونه

دل قسم هایی را که شـ ـکـ ـسـ ـتـ ـه ام

به دست آورم...؟

کفاره هر قسم ،

چند لبخند دورغین است ؟

چند بغض فرو خورده ؟...

___________________

هی...نوشت 1:چگونه دل قسم هایی را که شکسته ام

به دست آورم؟

هی...نوشت2 :دل قسم های دیروز شکست...

سرقسم های فردا سلامت...

هی...نوشت3 : خدایاااااااا ! قسمت میدم...هوامو داشته باش...

 


سه شنبه 91/2/19 5:17 عصربه قلم: سکوت خیس ™            نظر