• وبلاگ : سكوت خيس
  • يادداشت : نامه هاي بي برگشت...
  • نظرات : 6 خصوصي ، 29 عمومي
  • پارسي يار : 14 علاقه ، 4 نظر
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    و اين کوچه ي باران زده ي بي عابر

    کافي ست

    براي شاعرشدنم...

    سلام .

    بسيار زيبا و دلنشين موفق باشيد . يا علي

    پاسخ

    سلام...
    وسپاس از لطف تون...
    ممنون از حضورتون بزرگوار...

    سلام
    خيلي عالي بود
    و چه زيبا بود بهانه شاعر شدن
    پاسخ

    سلام مليحه سادات جون...
    عالي خوندي...
    ممنون...
    هيييييييي سکوت ..
    ميگم ديگه خيلي دير شده نه؟:دي :(
    پاسخ

    بدجووووور
    اصن ي وعضي:(
    غزلو بي خيالَش!:دي
    پاسخ

    نميشه خو....
    سلام عالي بود
    و غمگين:(
    پاسخ

    سلام...
    ممنون...
    ايشاالله که ميرسه...
    سلام سکوت جان..
    پاسخ

    سلام نرگس جون...
    هيعععع:(
    عالي بود سکوت جان عالي
    سه بار خوندمش بدون مکث...!!

    پاسخ

    سلام...
    ممنون مريم جون...
    هميشه لطف داري...


    شعري از "قيصر امين پور" درباره ي "محرم"[گل]
    ...................................................

    خوشا از دل نم اشکي فشاندن
    به آبي آتش دل را نشاندن

    خوشا زان عشقبازان ياد کردن
    زبان را زخمه فرياد کردن

    خوشا از ني خوشا از سر سرودن
    خوشا ني نامه اي ديگر سرودن

    نواي ني نوايي آتشين است
    بگو از سر بگيرد، دلنشين است

    نواي ني نواي بي نوايي است
    هواي ناله هايش، نينوايي است

    نواي ني دواي هر دل تنگ
    شفاي خواب گُل، بيماري سنگ

    قلم،تصوير جانکاهي است از ني
    علم، تمثيل کوتاهي است از ني

    خدا چون دست بر لوح و قلم زد
    سر او را به خط ني رقم زد

    دل ني ناله ها دارد از آن روز
    از آن روز است ني را ناله پرسوز

    چه رفت آن روز در انديشه ني
    که اينسان شد پريشان بيشه ني؟

    سري سر مست شور و بي قراري
    چو مجنون در هواي ني سواري

    پر از عشق نيستان سينه او
    غم غربت،غم ديرينه او

    غم ني بند بند پيکر اوست
    هواي آن نيستان در سر اوست

    دلش را با غريبي، آشنايي است
    به هم اعضاي او وصل از جدايي است

    سرش برني، تنش در قعر گودال
    ادب را گه الف گرديد، گه دال

    ره ني پيچ و خم بسيار دارد
    نوايش زير و بم بسيار دارد

    سري برنيزه اي منزل به منزل
    به همراهش هزاران کاروان دل

    چگونه پا ز گل بردارد اشتر
    که با خود باري از سر دارد اشتر؟

    گران باري به محمل بود بر ني
    نه از سر،باري از دل بود بر ني

    چو از جان پيش پاي عشق سر داد
    سرش بر ني ، نواي عشق سر داد

    به روي نيزه و شيرين زباني !
    عجب نبود ز ني شکر فشاني

    اگر ني پرده اي ديگر بخواند
    نيستان را به آتش مي کشاند

    سزد گر چشمها در خون نشينند
    چو دريا را به روي نيزه بينند

    شگفتا بي سرو ساماني عشق!
    به روي نيزه سرگرداني عشق!

    ز دست عشق در عالم هياهوست
    تمام فتنه ها زير سر اوست !

    شعر از: "قيصر امين پـور"[گل]

    پاسخ

    سلام....
    سپاس....
    زيبابود..
    انشالله ميرسه زودتر...
    جواب عريضه هات...
    پاسخ

    سلام...
    خداکنه....:(
    سلام
    خيلي عالي بود
    و چه زيبا بود بهانه شاعر شدن

    پاسخ

    سلام...
    لطف دارين...
    ممنون ازحضورتون....
    اين گلا براي اينه که تشويق بشي هميشه قشنگ بنويسي:)
    البته هميشه قشنگ مينويسي:)
    تشويقتر:)
    پاسخ

    دست گلت درد نکنه:)
    چقد از تشويقتر خوشم مياد:دي
    خانه ام را عوض نميکنم...شايد....
    سلام سکوت عزيز خيلي به دل نشست...

    پاسخ

    سلام خواهربزرگوار...
    ممنون از عنايت تون:)
    بسم رب الزهرا

    سلام عليکم
    زيباست، قلمتون پايدار

    و اين کوچه ي باران زده ي بي عابر

    کافي ست

    براي شاعرشدنم...


    التماس دعا
    يا زهرا


    پاسخ

    عليکم السلام...
    سپاس...
    ممنون ازحضورتون...
    محتاج دعا...
    ياعلي...
    سلام
    من قلبم وقتي مي گيرد با خودم قهر مي کنم....کاش شاعر نمي شدم حالا که شاعر چشم هاي تو نيستم.......
    اين کوچه ي باران زده ي بي عابر

    کافي ست

    براي شاعرشدنم...


    پاسخ

    سلام...
    کاش پاي غزلي در ميان نبود....
    کاش شاعري متولد نمي شد...
    وقتي غزل چشم هايت سرودني نيست...
    + شمابايد نام و نظرواردکنيد 

    و نامه رساتي

    که در جواب سوال تکراري من

    سرش را تکان مي دهد

    به علامت "نه "...!:((

    پاسخ

    ...
       1   2      >