• وبلاگ : سكوت خيس
  • يادداشت : گنجشکان ِ بازيگوش...
  • نظرات : 3 خصوصي ، 43 عمومي
  • پارسي يار : 6 علاقه ، 64 نظر
    		•
    ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3      >
     
    + فاطمه 
    yes:)
    پاسخ

    الو110؟:دي
    + فاطمه 
    کتک ميخواي؟:دي
    پاسخ

    دست بزن پيداکردي؟:دي
    + فاطمه 
    خو حالا چه فرقي ميکنه:دي
    پاسخ

    فرقش خيلي نيس...به اندازه قصه گوش کردن ي آدم خاب با ي آدم بيدار:دي
    + فاطمه 
    خو منم جا گنجيشکا بودم، واميستادم اوازِ دل نوازِ غروبِ کلاغو گوش ميدادم... خو حق دارن ديگه!:دي
    پاسخ

    خو قصه ي چي ديگه بودآ....!
    + *قاصدك و شاپرك* 
    سلام سکوت...
    عيدت مبارک....التماس دعا
    پاسخ

    سلااااام آبجي جون...
    عيدشمام مبارک:-*
    + حوالي دلتنگي 
    سلام
    زيبا بود اما
    غمگـــ ــــــين :(
    پاسخ

    سلام...
    خوش اومدي:)
    + ساحل صبوري 

    با سلام هم بلاگي محترم

    با تشکراز حضور گرمتون

    با سه مطلب جديد به روزم و منتظر نظرات ارزنده شما دوست گرامي

    با تشکر

    پاسخ

    سلام...
    + دانشجوي رياضي 
    کاش قصه ي مادر بزرگ
    طور ديگري تمام مي شد.
    بسيار زيبا بود
    پاسخ

    سلام...
    خوش اومدي:)
    کاااش...
    زيباخوندي...
    + *نرگـس* 
    آخي بيچاره کلاغا...
    سلام سکوت عزيز:)
    پاسخ

    اوهوم....
    سلام نرگس جون...
    ممنون که سر ميزني....:)
    + واحه اي در نيزار 

    سلام.ممنون که بهم گفتي رفتم پارسي بلاگ ديدمش.
    پاسخ

    سلام...
    خواهش آبجي:)
    خودت گلي...
    + دختر شهيد 
    سلام ..خيلي زيبا مي سرايي اي دوست :) حال و هواي خوبي داره اينجا...
    پاسخ

    سلام...
    زيباخوندي...
    خوبي حا و هواش به اينکه دوستان عزيزي ميان:)
    + ومن در پي اش آواره شدم 

    صفر را بستند

    تا ما به بيرون زنگ نزنيم

    از شما چه پنهان

    ما از درون زنگ زديم!

    پاسخ

    واااي خدانکنه....
    + امير 
    كاش هنوز هم نگران نرسيدن كلاغ قصه ها به خانه اش بوديم
    كاش هنوز مادربزرگ قصه مي گفت
    كاش هنوز قصه ها در ذهنمان زنده بود
    (دخترك 6 ساله من دوست داره اخر قصه بگم : قصه ما بسر رسيد كلاغه به خونشون رسيد...)
    پاسخ

    سلام...
    کااااش...
    آخي:)...دخترک6ساله شما چ دل مهربوني داره...خداحفظش کنه...
    + بسيجي 
    نه رو درخت نمي شينن ميگم سيم سرراست تره :)
    آخه قصه رو که معلوم نبود از کجا در مي آوردن راست و دروغش معلوم نبود:))
    دعاتو عوض کردي ، قشنگ تر شده
    خدايا کمک کن به مقصد برسم (اونجايي که خودت برام مي خواي)
    پاسخ

    راس ميگياااا...سيم سرراس تره....اما خب قسمت استراق سمعشم بيشتره:)
    خو مهم اين بود که تو دروغ شونو درآري:)))
    موقت عوض شده ...:)
    + مريم . . . 
    کاش بوف هاي هم ناله اي سر ميدادند
    تا ديگران شوم بودن را به رخ شان نکشند ...
    پاسخ

    هيععععععع:(
       1   2   3      >