• وبلاگ : سكوت خيس
  • يادداشت : هذيان...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 39 عمومي
  • پارسي يار : 6 علاقه ، 3 نظر
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     
    يک عمر به انتظار مانديم همه

    غمديده و بيقرار مانديم همه

    بازآ که شکست، دل ز ياد غم تو

    بي روي تو بي بهار مانديم همه

    حالم خوب است

    دست هايم گرم تر از هميشه اند

    بي حوصلگي اين لحظه ها

    آنقدر سرگرمم مي کند

    که تو خيال مي کني

    تب دارم...:(

    عالي...

    پاسخ

    ممنون:)
    آتشي که دردلم است.....
    سلام سکوت عزيز...
    زبيا نوشتي عزيزم...

    پاسخ

    سلام خواهر بزرگوار...:)
    عالي خوندي
    نميدونم من چرا باخوندن نوشته هاي تو ياد همه چي ميوفتم:دي
    پاسخ

    ياد چي مثلن؟
    ياد اين شعر افتادم....

    سرگيجه هاي بعد از ظهرمن از تو نيست...

    مادر هم فکر ميکند چشمهايم قرمز توست...

    سر سوزني...

    به تو

    به خداربط ندارد....

    من

    با دليل

    عاشقم......

    پاسخ

    اوه اوه خدا رحم کنه:)
     <      1   2   3